فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

هنر زندگی

علوم انسانی

مترجم : مهدی قراچه‌داغی

کتاب هنر زندگی اثری از باب پراکتور و ساندرا گالاگر به شما می‌آموزد چگونه با نوآموزی، باورهای کاذب را از ذهن خود دور کنید و چگونه می‌توانید در زندگی قدمی به جلو بردارید. کتاب هنر زندگی گنجینه‌ای از فراست و درایت را به شما عرضه می‌کند. پراکتور ایده‌ها و نظرات خود را ساده و همه‌فهم بیان می‌کند و در این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه از ذهن خلاق خود استفاده کنیم.
تا جایی که می‌دانیم، باب پراکتور تنها کسی است که بیش از نیم قرن همه روزه درباره‌ی رشد شخصی مطالعه کرده است. آثار او ارزشمندترین اطلاعات را به انسان مخابره می‌کند؛ چگونه از مسیری که در آن هستید، بیرون بیایید تا بتوانید به شادی، سلامتی و ثروتی سرشار برسید. او در سرتاسر دنیا اقداماتی بسیار قابل توجه انجام داده و به میلیون‌ها انسان و شمار کثیری از سازمان‌ها کمک کرده تا به بزرگ‌ترین هدف‌های خود برسند.
باب پراکتور استاد معروف موفقیت فردی و مالی است که در سراسر جهان شناخته شده است. او که بیش از 50 سال است به تدریس روش‌های موفقیت به مردم می‌پردازد، یکی از ثروتمندترین و مشهورترین سخنرانان و نویسندگان جهان است. باب تنها معلم زنده‌ای است که می‌توان او را از تبار بزرگانی همچون اندرو کارنگی، ناپلئون هیل و ارل نایتینگل به شمار آورد.
کتاب هنر زندگی را در ایران مهدی قراچه‌داغی ترجمه کرده و نشر نواندیشان را به چاپ رسانیده است.

فروغ فرهی

موضوع(ها):
شیوه زندگی
خودسازی



باب پراکتور
باب پراکتور باب پراکتور در 5 جولای 1934 در کانادا متولد شده است.

قسمتی از کتاب

این موضوع را در نظر بیاورید: وقتی بچه سنجابی متولد می‌شود، کسی مجبور نیست راه و رسم مراقبت از خود را به او آموزش دهد. بچه سنجاب بلافاصله از درخت‌ها بالا و پایین می‌رود. دنبال گردو و مغزهای خوراکی می‌گردد. بالاخره چیزی می‌یابد و خود را سیر می‌کند. از سوی دیگر، نوزاد انسان است که اگر کسی از او مراقبت نکند، می‌میرد. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، بچه سنجاب به حکم غریزه خود که کامل است، رفتار می‌کند. او در محیطش به سر می‌برد و با شرایط مأنوس است. اما شرایط ما فرق می‌کند. چرا؟ زیرا گرچه ما از قوای فکری و مغزی برخورداریم تا محیط خود را بسازیم، این کار را نمی‌کنیم. چرا این کار را نمی‌کنیم؟ زیرا به ما می‌گویند: «احمقانه است»... «بزرگ شو»... «عاقلانه نیست»... «با واقعیت نمی‌خواند»... «خیال می‌کنی کی هستی؟» این‌ها و چرندیات دیگر.
با این حساب، می‌بینیم که ما از یک‌سو انسان را داریم با مغزی فوق‌العاده و مدام در تقلا و تلاش که خیال می‌کند تحت تأثیر شرایط یا تحت تأثیر محیطی است که او را در بر گرفته است؛ من مایلم این کار را بکنم اما نمی‌توانم زیرا... هر چه پس از این «زیرا» می‌آید شرایط و محیط است و ما تابع این شرایط. انسان کاری را می‌کند که تابع شرایط است و حتی سعی نمی‌کند راه بهتری پیدا کند.

کتاب های مشابه