این داستان روایتی از رابطه دو دوست به نام «پوریا» و «امید» است. پوریا، پسری است که به همراه امید تمام اتفاقات مختلف را رقم میزند از بازیهای مختلف گرفته تا پسانداز و خریدن پلی استیشن و شرکت در مسابقات مختلف. «آرزو» خواهر پوریا نیز همیشه همراه آنهاست. پوریا هیچگاه مورد تحسین هیچکس قرار نمیگرفت. امید، تنها کسی بود که به او توجه میکرد؛ اما پوریا با شنیدن نامش از زبان مجری مسابقات داستاننویسی نگاهش به زندگی تغییر کرد و... .
ارسال دیدگاه