فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

استخوان خوک و دست‌های جذامی

ادبیات

مترجم :
ویراستار: شیوا حریری

معرفی کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی
مصطفی مستور نویسنده‌ای است که در سال‌های اخیر توانسته توجه عموم مخاطبان را به آثار خود جلب کند. یکی از اثر محبوب او، کتاب «استخوان خوک و دست‌های جذامی» است. عنوان این کتاب از جمله‌ای از امام علی (ع) گرفته شده است: «به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست‌تر و حقیرتر است از استخوان خوکی در دست جذامی»، محتوای کتاب هم تقریباً حاوی پیامی است که این سخن دارد.
استخوان خوک و دست‌های جذامی را نشر چشمه در سال ۱۳۸۳ منتشر کرده است. این اثر جایزه‌ی بهترین رمان سال ۱۳۸۳ اصفهان را از آنِ خود کرده و بارها تجدید چاپ شده است.
کتاب شامل چند اپیزود از زندگی آدم‌هایی‌ست که در برج مسکونی ۱۷ طبقه‌ای به نام خاوران ساکن هستند. آن‌ها هیچ ارتباطی با هم ندارند و کاملاً ماجراهای متفاوتی دارند. در چند بخش ابتدایی تا حدّی ردّ پایی از آدم‌ها در اپیزود دیگر دیده می‌شود، امّا این خط کم‌رنگ هم در بخش‌های دیگر وجود ندارد. احتمالاً این بی‌ربطی، تنهایی و بی‌خبری مردمِ امروز از یکدیگر را نشان می‌دهد. جالب است که هر چه افراد در طبقات پایین‌تری زندگی می‌کنند، از لحاظ اخلاقی و سبک زندگی در سطح پایین‌تری قرار دارند و هر چه به طبقات بالاتر می‌رویم با آدم‌های شریف‌تری مواجهیم. نوذر ساکن طبقه‌ی چهارم، آدمی است که به خاطر پول حتی حاضر است به راحتی آدم بکشد. سوسن که زنی بدکاره است در طبقه‌ی پنجم ساکن است. او با پیدا شدن مشتری جدیدی که شاعر است تلنگری می‌خورد و نسبت به شرایط خودش به فکر می‌افتد. در طبقه‌ی هفتمِ مجمع مهمانی نامشروعی برگزار می‌شود که باعث می‌شود دختری به اسم پریسا مورد تجاوز قرار بگیرد، ناخواسته باردار شود و با عواقب این فاجعه دست و پنجه نرم کند. محسن هم که ساکن واحدی دیگر از طبقه‌ی هفتم است در حال جدایی از همسرش است و با آسیب‌هایی که طلاق به او و دختر کوچکش درنا وارد کرده، درگیر است. عکاسی به اسم حامد که به نامزدش مهناز خیلی وفادار است، خود را در معرض آزمون تعهد و وفاداری می‌بیند. او در طبقه‌ی هشتم زندگی می‌کند. در طبقه‌ی چهاردهم این ساختمان نویسنده‌ای ساکن است به نام دانیال که از نظر روانی مشکلاتی دارد. او از نظر ظاهری و رفتاری غیرطبیعی است. دانیال کسی است که نویسنده حرف‌های اصلی خود را از زبان او بیان کرده. در طبقه‌ی هفدهم این ساختمان هم دکتر مفید و همسرش با پسر ده ساله‌شان الیاس که سرطان خون دارد زندگی می‌کنند. این پسر خیلی پاک و با ایمان است. در واقع مسأله‌ی همیشگی زندگی و مرگ و توجّه دادن به معنویاتِ فراموش شده، پیام روشنی است که مصطفی مستور سعی می‌کند از خلال این داستان به خوانندگان یادآوری کند.
محدثه میرجعفری

داستان‌های فارسی - قرن ۱۴



مصطفی مستور
مصطفی مستور مصطفی مستور داستان‌نویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی ۱۳۴۳ در اهواز بدنیا آمد.

قسمتی از کتاب

اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین و فرهاد ول معطل‌اند. اگه روزی زن‌ها بخواند از این جا برند، تقریباً همه‌ی ادبیات و سینما و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند. اما اگه قرار باشه مردا برند چی؟

ارسال دیدگاه

 jafari_maryam76

jafari_maryam76

از یه طرف تا چشاتون به هم افتاد اولین کاری که می کنید، یعنی آسون ترین کاری که می کنید اینه که عاشق همدیگه میشید. لعنت به شما و کاراتون که هیچکی ازشون سر در نمیاره، عاشق می شید و بعد عروسی می کنید و بعد بچه دار می شید و بعد حالتون از هم به هم میخوره و طلاق می گیرید، گاهی هم طلاق نگرفته باز می رید عاشق یکی دیگه می شید، لعنت به همتون که حتی مثل مرغابی ها هم نمی تونید با یکی باشید.

1398-12-28
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

واسه چی سر یه مستطیل یا مربع خاکی دخل هم رو در می آرید؟ بدبختا! شما به خودی خود بدبخت هستید دیگه واسه ی چی اوضاع رو بدتر می کنید.

1398-12-28
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

من فکر می کنم اگه این عروسک‌های شوارتز( بروس شوارتز عروسک گردان برجسته آمریکایی است) عقل و شعور داشتند اگه می تونستند حرف بزنند خیال می‌کردند نخی در کار نیست، این همون چیزیه که شما کله پوک های عوضی تا دم مرگ هم متوجه اش نمیشید.

1398-12-28
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

اگه قرار باشه مردا از این دنیا گورشون رو گم کنند و برند بهت قول میدم که هر چی جنگ و کشتار و کثافت کاری های دیگه ست رو با خودشون می برن.

1398-12-28
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

اگر زنی در کار نباشه عشقی هم در کار نیست شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت وشیرین و فرهاد ول معطل اند، اگه روزی زن ها بخواند از اینجا برند تقریباً همه ادبیات و سینما و هنر دنیا رو باید با خودشون ببرند اما اگه قرار باشه مردها برند چی؟

1398-12-28
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

کتاب استخوان خوک و دستهای جذامی داستان بلندی از مصطفی مستور است که برگزیده جایزه ادبی اصفهان شده است. این کتاب داستان های مختلف زندگی ساکنان یک آپارتمان هفده طبقه را بازگو میکند، داستان ها به دنبال هم می آیند و با یک نشان مثلا( مربع یا ستاره) از هم جدا می شود، در ابتدا باید اسامی را به خاطر بسپارید تا در ادامه خواندن کتاب دچار مشکل نشوید، (شخصیت ها زیاد نیستند). راوی دانای کل، داستان معمولی ساکنان این آپارتمان را با زبانی ساده بازگو می‌کند. نام کتاب از روی حدیثی از امام علی برداشته شده که در یکی از داستان ها هم آمده، امام علی علیه السلام می فرمایند "به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست تر و حقیر تر است از استخوان خوکی در دست جذامی" کتاب را می‌توان پازلی از تکه های مختلف زندگی افراد متفاوت که در یک آپارتمان ساکن اند و کاملا بی ربط به هم اند دانست. می توانم بگویم که کتاب روایت زندگی شخصیت های خیالی داستان است، آدم های معمولی که در اطرافمان زندگی می‌کنند و ما از داستان آنها بی خبریم. آنچه کتاب را متمایز کرده، نوع روایت و قلم خوب نویسنده است. جملاتی زیبا و حکمت آموز هم در لابلای داستان ها هست که مثلاً به صورت صدایی از رادیو آورده شده. شخصیتی به اسم دانیال در کتاب وجود دارد که آغاز کتاب هم با دیوانه وار صحبت کردنش و فریاد برآوردش بر مردم وقتی کنار پنجره ایستاده شروع می‌شود، شخصیتی که مجنون به نظر می‌آید و رفتارهایی نامعقول دارد ولی هر از گاهی هم حرف هایی می زنند که فقط از یک فیلسوف یا یک انسان عاقل برمی‌آید، تضادی که این شخصیت در رفتار و اعمال و صحبت‌هایش دارد جالب توجه است و به نظرم حرف هایش نکته مثبت و دیده شدن کتاب است. شاید کتاب همه پسندی نباشد، در صورتی که به این ژانر و سبک داستانی علاقه داشته باشید حتماً از خواندنش لذت می برید، ولی کتاب جملات زیبایی دارد که ارزش یک بار خواندن را خواهد داشت.
مریم جعفری

#کتاب_ناتمام

1398-12-20

کتاب های مشابه