فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

ربه‌کا

ادبیات

مترجم : محمدصادق سبط‌الشیخ

ربه‌کا Rebecca عنوان داستانی عاشقانه از دافنه دوموریه، نویسنده‌ی قرن بیستمی انگلیسی است که اولین بار در سال 1938 منتشر شد. در ایران ترجمه‌های بسیاری از این کتاب در دست است، از جمله عنایت‌الله شکیباپور (مهتاب)، آذرمیدخت معبودی مقدم (گلشایی)، حسن شهبازی (جامی)، نازگل نیکویی (سمیر)، مرجان صادقی (متن دیگر)، شکوفه اخوان (نهال نویدان)، پرویز شهدی (صدای معاصر) و...

ربه‌کا روایت زندگی دختری ساده و بی‌آلایش به ازدواج مردی ثروتمند درمی‌آید که اخیرا همسرش ربه‌کا را از دست داده. شخصیت ربه‌کا در اذهان چنان باشکوه است که خانم دووینتر سعی می‌کند به او شبیه کند، اما به تدریج پرده‌ها کنار می‌رود و حقایقی آشکار می‌شود که به جذابیت کتاب می‌افزاید...

داستان ربه‌کا بسیار جذاب و گیراست و خواننده را با خود همراه می‌کند. همچنین این کتاب برای کسانی که تازه در ابتدای راه کتاب‌خوانی هستند مناسب است و باعث افزایش میل‌شان به مطالعه می‌شود.

از این کتاب اقتباس‌هایی شده، اما معروف‌ترین اقتباس را آلفرد هیچکاک در سال 1940 روی پرده برده که بازیگران اصلی آن لارنس الیویه و جوآن فونتین هستند. این فیلم در اسکار نامزد جوایز بسیاری شده و اسکار بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرده است.

داستان‌های انگلیسی - قرن ۲۰م.
۴۲۸ صفحه - رقعی (گالینگور)



دافنه دوموریه
دافنه دوموریه دام دافنه دو موریه، بانو براونینگ (متولد۱۳ مه، ۱۹۰۷ در لندن - درگذشته‌ی ۱۹ آوریل، ۱۹۸۹) که بیشتر با نام دافنه دوموریه در دنیای ادبیات شناخته شده‌است، یک رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس معروف بریتانیایی است.

قسمتی از کتاب

چه خوب بود وسیله‌ای اختراع می‌شد که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه می‌داشت. از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمی‌شدند و آدم هر وقت می‌خواست، درِ بطری را باز می‌کرد و مثل این بود که لحظات را بار دیگر زندگی می‌کند.

ارسال دیدگاه

 Maryam

Maryam

این کتاب رو به صورت صوتی خواندم که کار فوق‌العاده‌ای بود.
اما در مورد کتاب با این ذهنیت که هیچکاک فیلمی از آن ساخته است شروع کردم. و از اول منتظر یک اتفاق بودم. اما بیشتر کتاب صرف توصیفات افراد و مکان‌ها و تصورات راوی می‌شد و از اتفاق خبری نبود تا یک پنجم انتهایی داستان. در آن زمان احساس کردم بهتر است پیش از اینکه از ماجرا خبردار شوم، فیلم هیچکاک رو ببینم. چون ترجیح میدادم با کار هیچکاک هیجان‌زده بشوم. و به نظرم کار درستی کردم. با اینکه فیلم هیچکاک اقتباس وفادارانه‌ای به اثر بود و حتی دیالوگ‌ها هم عینا دیالوگ‌های کتاب بود، ولی در یک موضوع مهم تفاوت داشت که اتفاقا من نسخه هیچکاک رو بیشتر پسندیدم و با منطقم بیشتر جور بود.
اما در مورد کتاب: راوی که هیچ اسمی ازش برده نمیشه، به خوبی احساسات و دیده ها و تفکراتش رو بیان میکنه. من چون خودم به اورتینکینگ مبتلام، راوی رو درک میکردم و در عین حال تفکرات زیاد و نگرانی‌هاش موجب اذیت و خستگیم میشد گاهی. در مجموع امتیاز ۳/۵ رو به کتاب میدم

1399-01-02
 Maryam

Maryam

زندگی چه افسانه‌ی فریبنده‌ای است. زمانی ما را برای به دست آوردن خوشبختی و به چنگ اوردن خواسته‌ها به تکاپو وامی‌دارد و زمانی می‌رسد که تمام این خواسته‌ها محو شده و ما را با یک مشت درد، افسوس و تنهایی باقی می‌گذارد.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

دلم می‌خواست حرکت زمان را به سکون تبدیل کنم. کاش حداقل قدرتی داشتم که خاطرات را با همان هیجان‌ها و لذت‌ها حفظ می‌کردم و هر وقت دلم می‌خواست آن‌ها را دوباره در برابر خود مجسم می‌ساختم. ناگهان به خود آمدم و گفتم: اگر می‌توانستیم خاطره‌ها را در شیشه‌ی سربسته‌ای مانند عطر نگه داریم، چه‌قدر خوب می‌شد. در این صورت هر وقت که می‌خواستیم می‌توانستیم در شیشه را باز کرده و خاطرات را بار دیگر زندگی کنیم.

1399-01-02