فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

چگونه پیرنگ داستانی بنویسیم؟

چگونه پیرنگ داستانی بنویسیم؟

نویسنده : فاطمه محمدبیگی

بهره‌گیری از نمودار برای نویسندگان غیرحرفه‌ای بسیار آموزنده است. این نمودارها با استفاده از نشانه‌های تصویری به طور مختصر و واضح آموزشی را ارائه می‌کنند که ممکن است با چندین صفحه مطلب قادر به توضیح آن نباشیم.
این بار نموداری را برایتان انتخاب کرده‌ایم که به شیوه‌ی کلاسیک پیرنگ‌نویسی می‌پردازد؛ این نوع پیرنگ متداول‌ترین فرمی است که معمولاً برای استفاده به نویسندگان تازه‌کار پیشنهاد می‌شود.

پیرنگ چیست؟
پیرنگ یعنی سیر وقایع براساس روابط علی و معلولی و توالی زمانی آن‌ها.
در این باره {اینجا} می‌توانید بیشتر بخوانید.

پیرنگ شامل چه چیزهایی است؟
نوشتن پیرنگ یا پلات شرط ابتدایی نوشتن داستان است. حال باید دید که این پیرنگ چه بخش‌هایی دارد و هر بخش شامل کدام موارد داستانی می‌شود.
بخش اول (شرح دادن): نقطه‌ی شروع داستان که کشمکش، شخصیت و زمینه را معرفی می‌کند.
کشمکش:
مشخص کنید که کشمکش داستان از چه نوع است: کشمکش فرد با فردی دیگر، کشمکش فرد با محیط یا جامعه، کشمکش فرد با خودش.
شخصیت:
شخصیت خود را انتخاب کنید و از ویژگی‌هایش آگاه باشید.
زمینه:
شامل فضا و مکان و جزئیات دیگر داستان می‌شود. شما به عنوان نویسنده باید بدانید که ماجرای داستان کجا و در چه زمانی قرار است اتفاق بیفتد.
مثال:
- برزو با فرهاد به مشکل خورده است.
- برزو دانشجوی سال سوم تاریخ، ریزجثه و خجالتی است و دارد در مورد یک مسئله‌ی پنهان مانده در دوره‌ی قاجار تحقیق می‌کند.
- داستان در دو روز پایانی ارائه‌ی برزو در دانشگاه رخ می‌دهد.

بخش دوم (کنش‌های بالابرنده): در این قسمت، شخصیت شما بسته به مشکل پیش آمده، یا خواسته‌ی مورد نظرش، دست به اقداماتی می‌زند. این عمل‌ها پیشبرنده یا زمینه‌ساز باقی ماجراها هستند.
چیزهایی که در این بخش نیاز داریم:
رخدادهای قبل از نقطه‌ی اوج:
کدام موانع یا وقایع قرار است قبل از نقطه‌ی اوج، پیش پای شخصیت قرار بگیرند یا برایش رخ دهند.
شخصیت تلاش کرده اما نتیجه نگرفته:
شخصیت با کنش‌های مختلف سعی می‌کند از پس موانع و اتفاقات بربیاید اما موفق نمی‌شود.
مثال:
- فرهاد بعد از فهمیدن مسئله‌ای که برزو روی آن کار می‌کند لپ‌تاپش را می‌دزدد، با کمک دوستانش منابع موجود در کتابخانه را پنهان می‌کند و سعی می‌کند مانع رسیدن برزو به ارائه در دانشگاه شود.
- برزو فایل نیمه‌کاره‌ی تحقیقاتش را روی فلش ذخیره کرده و باید دوباره آن را کامل کند، به سختی تلاش می‌کند منابع را از کتابخانه‌های دیگر تهیه کند و...

بخش سوم (نقطه‌ی اوج): اتفاقی که در این نقطه می‌افتد، باعث تغییر همه چیز می‌شود.
بزرگ‌ترین کنش و قوی‌ترین تعلیق:
در این نقطه به خاطر رویارویی قدرت شخصیت و قدرت مسئله/ فرد/ اتفاق، تعلیق به اوج خود می‌رسد و خواننده هنوز نمی‌داند که شخصیت موفق می‌شود یا شکست می‌خورد. شخصیت در اینجا باید اصلی‌ترین کارش را انجام دهد. این کنش و عمل ممکن است کاملاً غیرقابل پیش‌بینی باشد و مخاطب را غافلگیر کند.
مثال:
- فرهاد دزد موتوری‌ای را فرستاده تا کیف برزو را بزند و او را زخمی کند، بنابراین فکر می‌کند برزو برای ارائه‌ی تحقیقش به دانشگاه نمی‌رسد، اما برزو بدون کیف و با دست و پای آسیب‌دیده خود را به دانشگاه می‌رساند. برزو بدون یادداشت‌ها، با کمک فایل‌های تصویری‌ای که دوستش آماده کرده، هرچه که در ذهن دارد ارائه می‌دهد.

بخش چهارم (کنش‌های سقوط کننده): اتفاق‌ها و کنش‌های بعد از نقطه‌ی اوج.
کنش شخصیت در بخش قبلی ممکن است شکلی تازه به مسئله یا واقعه داده باشد که حالا باید تبعات این تصمیم و کنش‌های بعدی شخصیت را شاهد باشیم.
مثال:
- فرهاد ارائه‌ی او را زیر سوال می‌برد و به منابعی اشاره می‌کند که برزو از آن‌ها استفاده نکرده.
- برزو به خاطر حال بدش نمی‌تواند بیش از این روی پا بایستد و دوستش او را به درمانگاه می‌رساند.

بخش پنجم (گره‌گشایی): پایان کشمکش‌ها یا حل مسئله.
در قسمت گره‌گشایی، مسئله به‌کلی حل می‌شود و اتفاق‌ها پایان می‌یابند. شخصیت به آنچه که می‌خواهد می‌رسد یا نمی‌رسد، اما مسئله به سرانجام می‌رسد و نتیجه‌ی ماجراها مشخص می‌شود.
مثال:
- چند تن از استادان از ارائه‌ی برزو دفاع می‌کنند و پاسخ پرسش‌های فرهاد را می‌دهند. آن‌ها اعلام می‌کنند که در منابع مذکور مطلبی درباره‌ی این مسئله نیست و تحقیقات برزو مستندترند.
- برزو در درمانگاه است که به او خبر گرفتن نمره‌ی قبولی‌اش را می‌دهند.
برای استفاده از این مطلب آموزشی، می‌توانید به ایده‌هایی که تا به حال فقط در ذهنتان مانده‌اند، فکر کنید. سپس کاغذ و قلم به دست بگیرید و با توجه به مثال‌ها، قدم به قدم ایده‌ها را به پیرنگ تبدیل کنید.

  • لک‌لک بوک
  • آموزش نویسندگی