در روزهای آخر اسفند کوچ بنفشههای مهاجر زيباست در نيمروز روشن اسفند وقتی بنفشهها را از سايههای سرد در اطلس شميم بهاران با خاک و ريشه - ميهن سيارشان – از جعبههای کوچک و چوبی در گوشهی خيابان میآورند جوی هزار زمزمه در من میجوشد: ای کاش ای کاش، آدمی وطنش را مثل بنفشهها (در جعبههای خاک) يک روز میتوانست همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست در روشنای باران در آفتاب پاک
ارسال دیدگاه