فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

آنچه با خود حمل می‌کردند

ادبیات

مترجم : علی معصومی

کتاب آنچه با خود حمل می‌کردند، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به هم مرتبط، نوشته‌ی تیم اوبراین است. داستان‌های این مجموعه به جوخه‌ای از سربازان آمریکایی می‌پردازد که مشغول نبرد در جنگ ویتنام هستند. این کتاب که سومین اثر اوبراین درباره‌ی جنگ است، بر اساس تجارب شخصی نویسنده در زمان حضور در جنگ نگاشته شده است. کتاب آنچه با خود حمل می‌کردند، نشان‌دهنده‌ی دید هنرمندانه و منحصربه‌فرد اوبراین است. این اثر که نه رمان است و نه مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، بخش‌هایی جدا ولی به هم مرتبط دارد و ماجرای دوران کودکی شخصیت‌ها، حضور در جنگل‌های ویتنام و بازگشت به خانه در دو دهه بعد از جنگ را روایت می‌کند.
منتقدان «نیویورکر» درباره این رمان گفته‌اند که روایت جذاب اوبراین در چندین چرخه به‌پیش می‌رود؛ رویدادها بارها و بارها یادآوری و بازگو می‌شوند و حس ژرفی از سیال بودن حقیقت و خاطره برمی‌انگیزد.

این رمان شامل 22 فصل بانام‌های «آنچه با خود حمل می‌کردند»، «عشق»، «چرخش»، «بر روی رودخانه»، «دشمنان»، «دوستان»، «چگونه یک داستان جنگ واقعی نقل کنیم»، «دندان‌پزشک»، «دلبر سونگ ترا بونگ»، «شال»، «معبد»، «کسی که من او را کشتم»، «کمین»، «سبک»، «روایت شجاعت»، «یادداشت‌ها»، «در میدان»، «فرم خوب»، «گردن در میدان»، «سربازان شبح گون»، «زندگی شبانه» و «زندگی مردگان» است.


موضوع(ها):
داستان‌های آمریکایی - قرن 20م.
264 صفحه



تیم اوبراین
تیم اوبراین تیم اوبراین (Tim O'Brien) ، متولد ۱۶ نوامبر ۱۹۶۴، رمان‌نویس و هنرمند آمریکایی است که در سبک واقع‌گرایی قلم می‌زند.

قسمتی از کتاب

«ستوان یکم جیمی کراس با خود نامه‌هایی حمل می‌کرد از دختری به نام مارتا، دانشجوی سال سوم کالج ماونت سیبسچن در نیوجرزی. نامه‌ها عاشقانه نبودند، ولی ستوان کراس امیدوار بود و نامه‌ها را تا کرده بود و درون پلاستیکی در ته کوله‌پشتی‌اش نگهداری می‌کرد. عصرها دیروقت، پس از راهپیمایی روزانه و کندن سنگر، دست‌ها را با آب قمقمه می‌شست، نامه‌ها را بیرون می‌آورد و با نوک انگشت نگه می‌داشت و آخرین ساعت روشنایی را به خیال‌پردازی می‌گذرانید. در خیال خود سفرهای اردویی عاشقانه‌ای به کوهستان وایت در نیوهمپشر تجسم می‌کرد. گاهی هم لبه چسب‌دار پاکت‌ها را که لابد جای زبان نویسنده بر آن مانده بود با زبان لمس می‌کرد. بیش از هر چیز دلش می‌خواست که مارتا همان‌طور که او دوستش داشت دوستش بدارد، ولی لحن نامه‌ها بیشتر دوستانه بود و در آن‌ها از عشق خبری نبود. مارتا در ماونت سیبسجن دانشجوی رشته زبان انگلیسی بود و در نامه‌ها با جمله‌هایی زیبا درباره استادها و هم‌کلاسی‌ها و هم‌خوابگاهی‌ها و آزمون‌های میان‌ترم و ارادتش به چاسر و علاقه شدیدش به ویرجینیا داد سخن می‌داد.»

کتاب های مشابه