فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

ابن مشغله

ادبیات

مترجم :

معرفی کتاب ابن مشغله
ابن مشغله عنوانِ خودزندگی‌نامه‌نوشتی است که نادر ابراهیمی (1315 – 1387) نویسنده‌ی نامیِ ایرانی در آن از سختی‌های شغل‌یابی و کارهایی که عوض کرده، صحبت کرده است. این کتاب را انتشارات روزبهان در سال 1352 منتشر کرده و تا امروز، بارها تجدید چاپ شده است.
ابراهیمی در پیشگفتار کتاب ابن مشغله به این نکته اشاره دارد که از همان کودکی از هیچ نوع کاری اِبایی نداشته، مثلا پدرش از او می‌خواسته که آب حوض را در قبال 3 ریال بکشد و او این کار را انجام می‌داده است. او تکدّی‌گری و رفتن زیرِ بار ظلم را ناپسند می‌داند و کار شرافتمندانه را از هر نوعی که باشد ترجیح می‌دهد. ابراهیمی افتخار می‌کند که طوری ساخته شده که با کلّه شقی در برابر هر نوع خفّتی بایستد. احتمالاً به دلیل همین کلّه شقی است که بارها و بارها شغل عوض می‌کند و در کمتر کاری به مدّت دیرپایی دوام می‌آورد.
نادر ابراهیمی در خلال ماجراهای شغلی خود، به زبان طنز و جدی مفاسد اجتماعی و اخلاقی‌ای که در مشاغل مختلف و در مواجهه با مردم با آن‌ها رو برو شده نقد می‌کند. کتاب جنبه‌ی داستانی دارد و صرفاً گزارش نیست، بنابراین از نظر ادبی جذّاب است. نثر گیرا و روان و لحن خودمانی ابراهیمی در این اثر به مانند سایر آثارش باعث می‌شود که خواننده با راوی حس همذات‌پنداری کند.
کتاب از پنج فصل تشکیل شده: فصل اول ابن مشغله در جستجوی نخستین راه‌های کسب درآمد. فصل دوم؛ چگونه ابن مشغله یک «شغل‌عوض‌کن» حرفه‌ای از آب در می‌آید؟ فصل سوم؛ ابن مشغله هم گاهی گرفتار بیکاری‌های طویل مدّت می‌شود و خیلی غصّه می‌خورد. فصل چهارم؛ ابن مشغله چند عنوان و لقب احترام‌برانگیز و دهان‌پرکن به خود تقدیم می‌کند تا در جامعه سربلند باشد. فصل پنجم؛ چگونه ابن مشغله صاحب اسم و رسم و یک باب دکّان می‌شود و دوره‌های متناوب بیکاری به پایان می‌رسد.
نادر ابراهیمی به خودزندگی‌نامه‌نویسی و نوشتن نامه و آنچه پیرامون زندگی‌اش می‌گذرد علاقه‌مند بوده است. صمیمیت گفتار او حکایت از این دارد که خودش از بیان سختی‌هایی که در زندگی پشت سرگذاشته لذّت می‌برد و کمتر دچار ناامیدی و خستگی شده‌است، بنابراین مدام راه‌های مختلفی را برای رسیدن به خواسته‌هایش امتحان کرده و این می‌تواند برای خوانندگان آموزنده باشد.
ابراهیمی این کتاب را به همسرش تقدیم کرده، کسی که همواره همراهیش نموده و در تمام این مسائلی که از سر گذرانیده حتّی بیش از خود به او اعتماد داشته و به او انگیزه و اعتماد به نفس داده است. همه‌ی این‌ها سبب شده که ابراهیمی قدرشناسانه در مورد او سخن بگوید و داشته‌های خود را مدیون حمایت‌های همسرش بداند. ابن مشغله و به دنبالش ابوالمشاغل روایت تلاشهای ابراهیمی برای کسب روزی در اجتماعی است که به سختی می‌توان با صداقت و درستکاری نانِ بی منّتی به کف آورد.
محدثه میرجعفری

داستان‌های فارسی - قرن 14



ارسال دیدگاه

 seahorse

seahorse

نحوه ی بیان نادر ابراهیمی همه پسنده اما نمیشه گفت سطح نوشته هاش پایینه. داستان رو به شیوه ی خودش بیان میکنه و خواننده رو در هر موقعیتی که باشه، با خودش همراه میکنه. تو این داستان، شغل عوض کردن هاش برام جالب بود ولی برخورد همسرش، جالب تر! واقعا نمیدونم چطور تحمل میکرد این شرایط رو! البته انگار تو اون دوران، همه ی خانوما همچین فداکاری هایی رو داشتن که بعضیاشون واقعا زیادی بودن به نظر من!

1398-12-02
 mryshahr

mryshahr

ابن مشغله وقتي به دستم رسيد که خودم خيلي درگير انتخاب شغل و حتي شغل عوض کردن بودم. درک سرخوشي نويسنده به خاطر عوض کردن پي در پي شغل‌هاش برام سخت نبود. ولي باور دنيايي که از محيط‌هاي کاريش به تصوير کشيده بود نه! من ساده فکر نمي‌کردم که افرادي باشن که سه تا دفتر حساب کتاب داشته باشن که يکي براي خودشون باشه و درست حسابي، يکي براي مامور ماليات باشه و فلان طور و يکي هم براي نشون دادن به مشتري‌هاي آنچناني باشه و بهمان طور! من ساده زيرآب زني‌هاي محيط‌هاي کاري رو در حد سريال‌هاي تلويزيون مي‌دونستم و فکر مي‌کردم فقط مال آدم‌هاي گمنام جامعه هست نه مال اسم و رسم دارها!‏
حداقل فهميدم که ديدم به دنياي کاري چقدر پاک و کودکانه بوده. :)‏‏

طبق هرباري که من چنين داستان واقعي‌اي از زندگي يه نويسنده مي‌خونم به اين فکر مي‌کردم که چقــــــدر نقش همسر يک نويسنده در موفقيت و اعتبار همسرش زياده. همون حسي که با خوندن پاريس جشن بي کران درباره همسر همينگوي بهم دست داد. البته خود نادر ابراهيمي هم در اين باره تو کتابش اعتراف کرده که ما بدون داشتن زناني بزرگ، مرداني کوچکيم. :)‏

‏‏نادر ابراهيمي ابن مشغله مثل خودم بود. همون قدر با آرزوهاي دور و دراز، همون قدر متعهد و حتي ساده، همون قدر کله شق و لجباز. و نثرش... لحن خاص به خودش رو داره که ميشه صداقت و حتي بهتش نسبت به جهان اطرافش که از سر سادگي‌ش هست رو از لابلاي خطوط حس کرد. دوسش داشتم.‏




خوانش: سه‌شنبه. 24 خرداد 90

1398-07-23
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

بهشت، وعده ی کاملی نیست.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

قلب، خاک خوبی دارد، در برابر هر دانه که در آن بنشانی هزار دانه پس می دهد، اگر ذره ای نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد، اگر دانه ای از محبت نشاندی خرمن ها بر خواهی داشت.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

ثروت از پوست موز خطرناک‌تر است، همچو زمینت میزند که هزار جا شکسته بر می خیزی، تازه اگر بتوانی برخیزی.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

اگر حس می کنی که ترک این منزل و حرکت به سوی منزل های دیگر ممکن است تو را به موجودی تبدیل کند که سودمندی های مختصری داشته باشی، بار سفر ببندند و آسایش این خانه را فرو گذار .راه بهتر از منزلگاه است.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

به هر حال هر آدمی را کله شقی هایش و یک دندگی هایش می سازد هر سازشی یک عامل سقوط دهنده است.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

خودخواهی از غرور به کلی جداست، کله شقی جزئی از غرور است، جزء مشاهده شدنی غرور است. آدم خودخواه هیچ چیز در دنیا به اندازه وجود خودش و زنده ماندن خودش برایش اهمیت ندارد، اما آدم کله‌شق مغرور آدمی است که به خاطر هدفی، ایمان، اعتقادی، باوری..حاضر است به راحتی تمام زندگی و خودش را فدا کند.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

حال را می‌شود با درد گذراند، اما تصور درد آلود بودن آینده و دوام بدون دگرگونی "حال" انسان را از پا در می‌آورد.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

زندگی ملک وقف است دوست من! تو حق نداری روی آن فساد کنی و به تباهی اش بکشی یا بگذاری که دیگران روی آن فساد کنند . حق نداری در برابر مظالمی که دیگران روی آن انجام می‌دهند سکوت اختیار کنی و خود را یک تماشاگر ناتوان مظلوم بی پناه بنمایی، حق نداری به بازی اش بگیری، لکه‌دار و لجن مالش کنی، آلوده و بی حرمتش کنی یا دورش بیندازی.

1398-12-05
 jafari_maryam76

jafari_maryam76

ابن مشغله جلد اول از زندگی نامه نادر ابراهیمی، نویسنده معاصر ایرانی است.او در این کتاب به روایت بخشی از زندگی‌اش که در جستجوی کار بوده می پردازد(که البته این بخشی،سال های زیادی را در برمی گیرد)، ابن مشغله لقبی است که خودش به خودش داده. نویسنده سبک خاصی در نگارش کتاب هایش دارد و در این کتاب و جلد دوم آن یعنی ابوالمشاغل، خواننده را مستقیماً خطاب قرار می دهد و خواننده خود بخشی از کتاب می شود. متن کتاب به حدی ساده و روان است که گویی پدری نشسته است و برای فرزندانش از خاطرات دوران جوانی می گوید. نادر ابراهیمی نویسنده ای است که بی رودروایسی حرف می‌زند و نظراتش را بدون خودسانسوری بیان می‌کند، در این کتاب مثل کتاب‌های دیگرش جملات زیبا و ماندگاری هم می‌گوید که خیلی از آنها در خاطر خواننده می ماند، در بعضی از بخش های کتاب هم مطلبی را زیادی توضیح می‌دهد که گاهی خسته کننده می شود، که البته خودش معتقد است حرف زیاد است و نمی توان در چند خط گفت. در این کتاب به همه شغل هایی که داشته اشاره می کند اما از نوشتن، که حرفه اصلی اوست حرفی نمی زند اما راجع به آن در جلد دوم(ابوالمشاغل)صحبت می کند. صبوری و پشتکار این نویسنده بزرگ واقعا ستودنی ست و این دو جلد که به زندگی کاری اش هم پرداخته، خواندنی و آموزنده است.

1398-12-05

کتاب های مشابه