فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

مرد داستان‌فروش

ادبیات

مترجم : مهوش خرمی‌پور

معرفی دختر مدیر سیرک (The Ringmaster’s Daughter)
یوستین گردر نویسنده نروژی و معلم فلسفه است که سعی دارد با خلق رمان و داستان‌هایش فلسفه را به زندگی مخاطبین جوانش وارد کند. عمده شهرت او به‌خاطر کتاب «دنیای سوفی» است. «دختر مدیر سیرک» در سال ۲۰۰۱ به زبان نروژی منتشر و یک سال بعد نسخه انگلیسی آن وارد بازار شد. در ایران این کتاب با نام‌های مختلفی ترجمه و روانه بازار شده است، از جمله: دختر رهبر سیرک (شقایق قندهاری/ ققنوس)، دختر مدیر سیرک (اصغر اندرودی/ گندمان، دایره) و مرد داستان فروش (مهوش خرمی‌پور/ کتابسرای تندیس).
«دختر مدیر سیرک» روایت زندگی پیتر است از زبان خودش. او قدرت تخیل فوق‌العاده‌ای دارد، به نحوی که بعضاً بین عالم واقعی و خیالاتش تمایزی حس نمی‌کند. پیتر تعداد زیادی طرح و ایده داستانی عالی در ذهن دارد، اما از آنجا که نمی‌خواهد نویسنده شود، تصمیم می‌گیرد آنها را به سایر نویسندگان بفروشد و از این راه امرار معاش کند، اما به مرور مشکلاتی بوجود می‌آید که زندگی‌اش را به خطر می‌اندازد...
گردر در این کتاب همانند سایر آثار خود می‌کوشد تا مسائلی عمیق و فلسفی را در قالب یک داستان ساده و گیرا ارائه دهد، اما تفاوت اصلی دختر رهبر سیرک با کتاب‌های دیگر گردر، مانور کمتر آن بر فلسفه است. داستان آمیخته‌ای از تخیلات و واقعیات است که گردر استادانه با روایت داستان‌هایی در دل داستان اصلی به جذابیت آن می‌افزاید.
سودابه امیری

داستان‌های نروژی - قرن 20م.
۲۴۰ صفحه



یوستین گوردر
یوستین گوردر یوستین گردر (به نروژی: Jostein Gaarder; تلفظ نروژی: [ˈju:stæin ˈɡɔ:rdər]؛ زادهٔ ۸ اوت ۱۹۵۲) نویسنده نروژی و معلم فلسفه است.

قسمتی از کتاب

در کودکی تکه‌ای کهربای چند میلیون ساله دیده بودم که عنکبوتی به همان سن در آن زندانی شده بود. میلیاردها سال پیش از این که زندگی به وجود بیاید وجود داشته‌ام و می‌دانستم که به زودی خورشید به نور سرخ بزرگی تبدیل خواهد شد. همین‌طور می‌دانستم که خیلی پیش از آن، زمین خشک و بی‌حاصل و غیرقابل زندگی بوده است. وقتی کسی این چیزها را در ذهنش داشته باشد، دیگر در دوره نقاشی روستایی شرکت نمی‌کند و توی بارها هم بی‌کار نمی‌گردد و ادعای نوشتن نمی‌کند. البته شاید چیزکی بنویسد و هیچ ایرادی هم به او نیست، اما آدم وقتی می‌نویسد که چیزی برای گفتن داشته باشد، آدم وقتی می‌نویسد که با کلماتش انسانهای دیگر را تسلی دهد. آدم که نمی‌تواند روی مارپیچ کهکشان راه شیری پشت میز تحریرش بنشیند و بنویسد و فقط برای ن‌وش‌ت‌ن بنویسد! این اعتقاد من است.