فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

نوای اسرارآمیز

ادبیات

مترجم : شهلا حائری

موضوع(ها):
نمایشنامه فرانسه - قرن ۲۰م.
کتاب «نوای اسرارآمیز» اثر «اریک امانوئل اشمیت» است. این نمایشنامه‌ی جذاب درباره‌ی ماجرای یک نویسنده و یک روزنامه‌ نگار است که مصاحبه‌ی آن‌ها به حالت جنگی دونفره درمی‌آید که بسیار جالب و غافل‌گیر کننده است.



اریک امانوئل اشمیت
اریک امانوئل اشمیت اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایشنامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی در ۲۸ ژوئن ۱۹۶۰ در لیون به دنیا آمد.

کتاب صوتی

نوار
نوار
لینک خرید از نوار

ارسال دیدگاه

 Maryam

Maryam

کتاب (یا حداقل نمایشنامه‌های) اشمیت رو که میخونی باید هرلحظه منتظر غافلگیریهای جذاب نویسنده باشی. و در این نمایشنامه هم دو سه باری این غافلگیریهای شیرین رخ داد. که همینها در کنار نثر روان اشمیت موجب جذابیت آثارش میشه.
البته من داستان رو یا بهتر بگویم شخصیت لارسن را تا قبل از چند صفحهی پایانی و مشخص شدن تمام اسرار داستان بیشتر دوست داشتم.
امتیاز واقعیم: ۳/۵

1399-01-02
 Maryam

Maryam

درباره‌ی خدا هم مدت‌ها قبل از اینکه واقعا صادقانه درموردش کوچک‌ترین سوالی از خودتون بکنین، خیلی چیزها می‌شنوید. و از اون به بعد، وقتی شروع می‌کنید درباره‌اش فکر کنید قبلا تحت تاثیر حرف‌هایی که شنیدید قرار گرفته‌اید ... ابهتش شما را گرفته...آدم به خودش میگه خوب اگر واقعا وجود نداشت که مردم این همه قرن درباره‌اش حرف نمی‌زدن. شهرت شما هم برای من همین اثر رو داره: نمی‌زاره که نظر خودمو داشته باشم.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

چیز زیبایی که در یک راز وجود داره سری است که در درونشه نه حقیقتی که پنهان می‌کنه.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

یک آدم از یک آدم دیگه چی می‌خواد؟ چون کسی جوابشو نمی‌دونه آدم‌ها به معاشرت باهم ادامه می‌دهند.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

- به نظر شما آدم مضحکی هستم؟
-بدتر از اون: معمولی هستید"

1399-01-02
 Maryam

Maryam

- از کجا بدونم راست می‌گید؟
- از بی‌قوارگیش.دروغ ظرافت داره، هنرمندانه است، اون چیزی رو بیان می‌کنه که باید می‌بود، درحالی که حقیقت محدود می‌شه به چیزی که هست."

1399-01-02
 Maryam

Maryam

اون انقدر منو دوست داشت که باعث می‌شد من همه خودمو دوست داشته باشم.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

هیچ‌وقت مثل وقتی که دایم باهاش تماس داشتم خودمو تنها حس نکرده بودم. روی هم می‌پریدیم تا عطشی رو که به جونمون افتاده بود،یک عطش سیری‌ناپذیر رو که به جنون می‌گرایید سیراب کنیم.دیوانه‌وار و طولانی. می‌خواستیم در درون یک جسم حل شیم. هر جدایی برامون مثل قطع عضو بود. وقتی همدیگرو لمس نمی‌کردیم از غیظ نعره می‌زدم، ب در و دیوار می‌کوبیدم. اگه یک روز بیرون می‌رفت پژمرده می‌شدم.با اون بود که با تمام درد و بیچارگی عشق آشنا شدم.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

هیچ وقت بی‌رحمی رو که در پس یک نوازش نهفته است حس کردید؟ فکر می‌کنید که نوازش آدم‌ها رو به هم نزدیک می‌کنه؟ نه، آدم‌ها رو از هم جدا می‌کنه. نواز ش کلافه می‌کنه، اعصاب خردکنه. فاصله‌ای بین کف دست و پوست بوجود می‌آد، در پس هر نوازشی دردی هست، دردِ این‌که نمیشه واقعا به هم رسید. نوازش سوءتفاهمیه بین تنهایی که می‌خواد خودشو نزدیک کنه و تنهایی که می‌خواد بهش نزدیک شن. اما فایده‌ای نداره.

1399-01-02
 Maryam

Maryam

شما از اون دسته آدم‌هایی هستید که دوست دارن ولی یاد نمی‌گیرن.
- در عشق چیز یاد گرفتنی وجود نداره.
- چرا. دیگری ...

1399-01-02
 Maryam

Maryam

آدم وقتی چشم‌هاشو می‌بنده لذتش بیشتر می‌شه.
-احمقانه‌ است . آدم با چشم‌های باز عشقش بیشتر می‌شه.

1399-01-02

کتاب های مشابه