«حاجی آقا» داستانی بلند یا رمانی کوتاه از صادق هدایت، نویسنده ایرانی است که در زمان اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم نوشته شد. این داستان که در سال 1324 با تخلص (هادی صداقت) در مجلهی سخن چاپ شده بود، شش سال بعد (در سال 1330) برای بار دوم توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
شخصیت اول داستان، حاج تراب یا همان حاجی آقا، مردی ثروتمند و پرنفوذ در بازار تهران است که داستان با توصیف زندگی، رفتار و خلقیات او پیش میرود. حاجی آقا که جمیع رذایل اخلاقی در او گرد آمده، در راه رسیدن به مقصود خود از هیچ کاری رویگردان نیست.
هدایت، رمان خود را با زبان طنز و زمینهای سیاسی اجتماعی تاریخی در چهار بخش نوشته است. به لحاظ زمانی ماجرای بخش اول در زمان حکومت رضاشاه و پیش از اشغال ایران توسط متفقین اتفاق میافتد. در این بخش شخصیت حاجی تراب به طور اجمالی معرفی میشود. در بخش دوم ویژگیهای شخصیتی بیشتری از حاجی آقا نمایانده میشود. هدایت با بررسی شخصیتهای مختلف داستان، به نقد اجتماع میپردازد و رفتارهای قشر مختلف جامعه و سبک تفکر و زندگی مردم را در سالهای پیش و پس از 1320 مورد واکاوی قرار میدهد. عدهای معتقدند صادق هدایت برای خلق کاراکتر حاجی آقا، حاج محتشمالسلطنه (حسن نوری اسفندیاری) و حاج مخبرالسلطنه (مهدیقلی هدایت) را الگو قرار داده است. به واقع حاجی آقا ترکیبی از دو تیپ سیاستمدار و تاجر و چهرهای نمادین از دیکتاتوری و استبداد رضاشاه است.
حاجی آقا تاکنون به زبانهای مختلفی چون فرانسوی، ترکی استانبولی، کردی، ازبکی، هلندی و... ترجمه شده است. ورنر زوندرمان حاجی آقا را در سال 1963 به زبان آلمانی برگرداند. همچنین ترجمهی انگلیسی آن را جرج مایکل ویکنز تحت عنوانِ پرترهای از یک کلاهبردار ایرانی (به انگلیسی: Hāji Āghā: portrait of an Iranian confidence man) در سال 1979 منتشر کرد.
اکرم حیدری
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه