فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • مرگ فروغ فرخزاد

    گفت‌وگو با ابراهیم گلستان

    فروغ رفت خانه‌ی مادرش ناهار خورد و بعد آمد پیش من در استودیو. خواهر فروغ توی خونه غش کرده بود و ناخوش بود و وقتی اون اومد پیش من ناراحت بود و دید من دارم کار می‌کنم. نوار صدای من خراب شده بود و دستگاه من آن را پاک نمی‌کرد و محمود هنگوال هم پهلوی من بود. به فروغ گفتم که تلفن کن به آقای ابوالقاسم رضایی که دستگاهشو برداره بیاورد و فروغ هم گفت شاید اون سر کار نباشه، من این نوار را می‌برم و پاک می‌کنم و می آرم و بعد همراه رحمان (کارگر استودیو) سوار جیپ استیشن من شد و رفت و دیگر هم برنگشت و مرد.
    من هیچ کلمه‌ای از این حرف‌هایی که به تو زدم دروغ نبود. چون خیلی ساده است، من دروغ ...

    • دوران زندگی
    • نوستالژی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • شاعر
  • آموختن از یک کتاب بد آسان‌تر است

    گفت‌وگو با دیوید سداریس

    آیا این منصفانه است که بگوییم سایه بلند مرگ بر این مجموعه (کالیپسو) آویزان است؟

    نه از روی عمد. منظورم این است که من همیشه از زندگی‌ام به عنوان موضوع اصلی استفاده می‌کنم و حالا که دارم پیرتر می‌شوم فکر می‌کنم این اتفاق منطقی است. نمی‌نشینم فکر کنم که چند سال دیگر زنده‌ام، اما حواسم هست.

    چرا خانواده اینقدر برایتان مهم است؟

    از همان اول متوجه شده بودم که شیوه‌ای که ما با هم می‌گشتیم با بقیه خانواده‌ها تفاوت داشت. در دبیرستان وقتی همه می‌رفتند که تمرین فوتبال یا کار دیگری بکنند، هیچکدام از ما نمی‌رفتیم چون اگر می‌رفتیم به این معنی بود که با هم نخواهیم بود. شب‌های شنبه ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • نیمی از حرف‌هایمان را نمی‌زنیم

    گفت‌وگو با بهرام بیضایی

    من درک و احساسم از آن‌چه مقابل چشمم هست را آن‌طور که می‌توانم منتقل می‌کنم. اگر مشکلی در این نگاه وجود دارد، شاید در چیزهای باشد که در مقابل چشمان‌مان هست. گرچه هستند کسانی که به غلط‌ها عادت کرده‌اند، طوری‌که به نظرشان درست اصلاً همین است. آن‌ها هم حق دارند فیلم‌هایی بسازند درباره این‌که چه‌قدر غلط‌ها، درست‌اند. اولین تصاویر فیلم «وقتی همه خوابیم» مجموعه آینه‌هایی هستند که تهران جدید را در آن‌ها می‌بینید؛ جایی که در آن همه ابعاد به هم ریخته.

    بیضایی در ادامه با تاکید بر این که ما تعارف داریم تمامی حرف‌هایمان را نمی‌زنیم ادامه داده است:

    ما هنوز هم داریم تعارف می‌کنیم ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده
  • هنر از جنس دیگر

    گفت‌وگو با بهرام بیضایی

    علی از تهران: چه تفاوت‌هایی بین فیلم‌هایی که شما در دهه پنجاه ساختید یعنی قبل از انقلاب و فیلم‌هایی که در دهه شصت و هفتاد یعنی بعد از انقلاب ساختید، وجود دارد؟

    هر کدام معرف زمانی هستند که ساخته شده‌اند. من از لحاظ کیفیت نمی‌توانم قضاوت کنم برای اینکه من منتقد خودم که نیستم، ولی در حقیقت نقش زمان است که در همه آنها دیده می‌شود. نهایتاً آنها موضوعاتی هستند که هرکدام در زمان خود برای من ضرورت داشتند. من کوشش خودم را کردم، ولی متاسفانه ما خیلی فضای موافق نداریم برای اینکه بیشترین کوشش به بهترین نتیجه هم برسد.
    اگر شما کارهای من را دیده و دنبال کرده باشند ترجیح داشت که من ای ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده
  • جامعه‌ ادبی سالم، بی‌معیار است

    گفت‌وگو با منصور کوشان

    آقای کوشان به عنوان شروع این گفتگو بهتر نیست کمی از خودتان بگویید. در واقع دوست دارم شناسنامه‌ای از شما (از ابتدا تا اکنون) داشته باشیم. البته هر جا هم لازم دیدید تفصیلی بر این معرفی بیاورید.

    بهترین شناسنامه‌ی هر نویسنده‌ای اثرهای آن نویسنده است. هیچ روایتی کامل‌تر از اثرها نمی‌تواند ویژگی‌های روانی، فکری، حسی، عقیدتی نویسنده‌ای را بیان کند. چون همان طور که هر انسانی در هر مرحله از زندگی‌اش دارای خلق و خوی ویژه‌ی همان دوره است، اثر هر دوره هم آینه‌ی کامل نویسنده‌ی آن اثر در آن دوره است و از مجموعه‌ی آن‌ها، کل شخصیت نویسنده شناخته می‌شود. جدا از این بازگویی بیش از چهل سا ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • مرور آثار یک نویسنده
  • طاهباز و براهنی در اشعار نیما دست برده‌اند

    گفت‌وگو با شراگیم یوشیج

    در مقدمه کتاب رباعیات نیما از انتشار دوباره آثار خطی پدرتان خبر داده بودید اکنون کار در چه مرحله‌ای است؟

    از نیما، مقدار زیادی دست‌نوشته به جا مانده‌بود که بخشی از این نوشته‌ها شامل یاداشت‌های متفرقه، نمایشنامه و رمان است که مربوط به دوران نوجوانی نیما می‌شود؛ این دست‌نوشته‌ها را به همراه وسایل شخصی نیما و اثاثیه منزل او در یوش به سازمان میراث فرهنگی دادم که هم اکنون بخشی از آنها در موزه یوش موجود است، تا دراین موزه به یادگار بماند. اماچندی بعد به اصرار دکتر حبیبی و وزیر وقت ارشاد، دست نوشته‌ها به فرهنگستان زبان منتقل شد.
    «حداد عادل» و «حسن حبیبی» در آن زمان در فرهنگستا ...

    • تفکرات و نظرات
    • شاعر
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده