فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • کدام کتاب‌ها بر شافاک تاثیر داشته

    گفت‌وگو با الیف شافاک

    کتاب‌هایی که در حال خواندنشان هستید، کدام‌اند؟

    دارم کتاب «ذهن اسیر» نوشته #چسواو_میوش بازخوانی می‌کنم. شاعر و مقاله‌نویس لهستانی که در این کتاب به طور فشرده درباره تبعید، وطن، تعلق، حافظه، تاریخ و اقتدارگرایی نوشته است. او متعلق به کشوری مثل ترکیه است که سرزمین فراموشی دسته جمعی است. من همواره آثار او را با احساسی توام با نوعی همانندی و همدلی خوانده‌ام.

    کتاب‌هایی که زندگی شما را دگرگون کرد؟

    کتاب«اورلاندو» نوشته #ویرجینیا_ولف. دانش‌آموز بودم که این کتاب را برای اولین بار خواندم. مثل این می‌مانند که به کشف قاره‌ای جدید نائل آمده بودم. «اورلاندو» قصه تحولات بسیار و س ...

    • معرفی / بررسی کتاب
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • هنوز در تشخیص ژانرها مشکل داریم

    گفت‌وگو با گیتا گرکانی

    به نظر شما ادبیات گمانه‌زن در ایران از چه زمانی به صورت جدی مطرح شد؟

    ادبیات گمانه‌زن در ایران قدیمی است و همیشه بوده اما زیاد به آن پرداخته نمی‌شد، در سال‌های اخیر سروصدایش بیشتر شده و بیشتر به آن توجه می‌شود، آثار بیشتری هم در این حوزه ترجمه می‌شود و بیشتر درباره این آثار بحث و گفت‌وگو می‌شود درحالی‌که قبلاً این‌گونه نبود. مثلاً کتاب «ادیسه 2000» یا «راز کیهان» سال‌ها پیش ترجمه شده و من حدوداً 50 سال پیش این کتاب‌ها را خواندم.

    ادبیات گمانه‌زن در چه گروه سنی طرفداران بیشتری دارد؟ آیا می‌توان برای آن محدوده سنی مشخص کرد؟

    در سال‌های اخیر تقسیم‌بندی‌هایی در مورد آن ص ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • مترجم
    • نویسنده
  • ویلا کاتر؛ برنده‌ی پولیتزر

    گفت‌وگو با ویلا کاتر

    در چندتا از کتاب‌هایتان از جغرافیا و فرهنگ و بافت قسمت‌های جنوب غربی [آمریکا] استفاده کرده، به ویژه در رمان «مرگ سراغ اسقف اعظم می‌آید»، که افسانه و تاریخ جنوب غرب در همه جای آن به تصویر کشیده شده. چه‌طور شد تصمیم گرفتید درباره زمین‌های هموار و دشت‌های غربی بنویسید، چیزی که اغلب مردم آن را چندان جالب نمی‌دانند؟

    وقتی تقریباً نه ساله بودم، پدرم از خانه‌مان در ویرجینیا به یک دامپروی در نبراسکا نقل مکان کرد . اندکی از همسایه‌هامان آمریکایی بودند- بیشترشان دانمارکی، سوئدی، نروژی و کولی بودند. من در میان این مهاجران بزرگ شدم و شیفته برخی از آنها بودم. مخصوصاً پیرزن‌هایی که مد ...

    • برنده جایزه
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • شور زندگی در پایتخت جمجمه

    گفت‌وگو با رضا بروسان

    اول اینکه مرثیه‌های غلامرضا برای چه کسانی گفته شده‌اند و دوم اینکه اگر بخواهیم برای شعر بروسان نگاه و مسیری تعریف کنیم، نگاهش در کتاب «مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده» در مقایسه با دفترهای گذشته چقدر چرخش داشته است؟

    راستش من همیشه به این متهمم که چرا مرگ دوستانم را- برای لحظه‌ای هم که شده- از یاد نمی‌برم و آنان را گاهی بیشتر از زندگان دوست دارم. شاید به این دلیل که آنها مرده‌اند بی‌آنکه به‌راستی سالی، ماهی، روزی را به شادی زیسته باشند چراکه شادی سال‌هاست از پشت میله‌ها در ما چه تلخ به نظاره ایستاده است. مرثیه‌ها برای همه کسانی است که دوست‌شان دارم و دیگر نیستند. برای ...

    • شاعر
    • تفکرات و نظرات
    • دوران زندگی
    • شعر
  • گفت‌وگوی منتشرنشده با خائفی

    گفت‌وگو با پرویز خائفی

    از #پرویز_خائفی بگویید و از خانواده‌ای که در آن بزرگ شد.

    شانزدهم آذر ماه سال 1315 در محله‌ی دروازه‌ی کازرون شیراز به دنیا آمدم. پدرم وکیل دادگستری و در کار خود سرآمد؛ پدرم آدم معرفی بود و به اقتضای کارش چند سالی را در شهرهای مختلفی و در مدرسه‌ی شاپور کازرون و سعادت بوشهر مشغول تحصیل بوده‌ام؛ پس از گذراندن این مدت به شیراز نقل مکان کردیم و در همان خانه‌ای که متولد شده بود، سکنی گزیدیم. خانه‌ای در محله‌ی دروازه‌ی کازرون و یک کوچه‌ی خاکی. بعد از گذشت مدتی زندگی در خانه‌های متعدد استیجاری، پدرم درکوچه‌ی مدرسه‌ی حاج قوام واقع در دروازه کازرون یک خانه‌ی معمولی ساخت و ما دوبار ...

    • شعر
    • تفکرات و نظرات
    • شاعر
    • دوران زندگی
  • فیلسوف پیر و جهان دیوانه

    گفت‌وگو با نوام چامسکی

    سوسیالیست‌ها چگونه باید در مورد رابطه‌ی بین اصلاحاتی که نظام تولید کنونی را انسانی می‌کند (همان‌گونه که برنی سندرز پیشنهاد می‌دهد) و هدف بلندمدت براندازیِ تمام‌وکمالِ سرمایه‌داری بیندیشند؟

    خب، اول از همه ما باید بپذیریم که، همچون اکثر اصطلاحات گفتمان سیاسی، سوسیالیسم نیز معنای خود را از دست داده است. سوسیالیسم در گذشته برای خود معنایی داشت. اگر به اندازه‌ی کافی به عقب برگردیم، سوسیالیسم اساساً به‌معنای در دست‌گرفتن کنترل تولید توسط تولیدکنندگان، حذف کارِ مزدی و دموکراتیزه‌کردن تمامی سپهرهای زندگی بود: تولید، بازرگانی، آموزش، رسانه، کنترل کارخانه‌ها توسط کارگران، کنترل ا ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده