فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • سه قله‌ی فرهنگی

    گفت‌وگو با آرمان آرین

    دو جزء اساسی فرهنگ ایران
    جعفری قنواتی سخنانی درباره ویژگی‌های فرهنگ ایران بیان کرد و گفت: فرهنگ ما دارای دو جزء اساسی است؛ اساطیر و کتاب مقدس (قرآن). این دو جزء در فرهنگ‌های دیگر نیز وجود دارد و اساس فرهنگ هر کشور را تشکیل می‌دهد.
    وی افزود:

    وجوه فرهنگی خود را بدون شناخت این دو عنصر نمی‌توانیم بشناسیم. شناخت اصل و اساس فرهنگ و حتی برخی تلمیحات ساده‌ای که در ادبیات ما هست، بدون آگاهی درباره آن دو موضوع می‌سر نیست. به عنوان مثال وقتی با شعر «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد» و یا «پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد» و یا «زین همراهان سست عناصر دلم گرفت/ شیر خدا و ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده
    • داستان
  • دیدار و گفت و گو با هنرمندان

    گفتگو با عباس معروفی

    بگذارید گفت‌وگو را با مختصر معرفی از زبان خودتان آغاز کنیم. عباس معروفی از کودکی تاکنون! با همان جملات و کلام شیوای خودتان.

    من روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در بازارچه‌ی نایب‌السطنه تهران به دنیا آمدم. کلاس اول ابتدایی بودم که پدرم خانه ساخت و خانواده به خانه‌ی جدید نقل مکان کرد. مرا گذاشتند تا هم مادربزرگم تنها نباشد و هم خانه‌اش یک‌باره خالی نشود. اینجوری بود که دوران کودکی‌ام در تنهایی گذشت، تنهایی ویرانگری که رابطه‌ام را با خانواده‌ام برید، دلتنگم کرد، و از من یک آدم خیال‌پرداز ساخت.
    تا کلاس پنجم دبستان، شاگرد اول بودم، بنا به توصیه‌ی مدیر مدرسه به پدرم، کلاس پنجم و ششم را ...

  • نویسنده‌ها و شاعران ما اهل تجربه نیستند

    گفت‌وگو با ناصر ایرانی

    تا جایی که می‌دانم شما زندگی‌نامه‌ای نوشته‌اید که هنوز منتشر نشده است، از اولین نویسندگانی هم بودید که درباره انقلاب و جنگ نوشته‌اید، اما در سال‌های اخیر کار جدیدی از شما منتشر نشده است و شاید خیلی از خوانندگان جوان‌تر کمتر با شما آشنا باشند، کمی درباره خودتان بگویید.

    من در 7 مرداد 1316 به دنیا آمده‌ام. متولد تهرانم. پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگم هم تهرانی بودند. من در محله سنگلج که از قدیمی‌ترین محله‌های تهران بود به دنیا آمدم . البته بعداً که من به دنیا آمدم رضاشاه آنجا را خراب کرد. سنگلج محله بزرگی بود و خانه ما در همان قسمتی بود که بعدها پارک شهر را در آنجا ساخت ...

    • مترجم
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
    • داستان
    • مرور آثار یک نویسنده
  • درباره‌ی هری مولیش

    گفت‌وگو با سامگیس زندی

    خانم زندی بین کتاب‌هایی که ترجمه کرده‌اید، نشانه‌های موضوعی وجود دارد که خبر از علاقه‌مندی‌ها و گویی دغدغه‌های شما می‌دهند. مثلاً «سوءقصد» و «اندوه بلژیک» درباره جنگ جهانی هستند. جنگ جهانی دوم، چه جذابیت‌هایی برای شما دارد؟ کدام قسمت از این رویداد بزرگ، ذهن شما را درگیر کرده است؟

    البته غیر از این آثار، رمانی هم برای نوجوانان ترجمه کرده‌ام به نام «زمستان روزگار جنگ» اثر #یان_ترلو. بیشتر نویسندگان بزرگ هلند نوجوانیشان را در زمان جنگ‌ها سپری کرده‌اند و معمولاً بهترین آثارشان تا اندازه زیادی بیوگرافی خودشان است. مثل #هری_مولیش، #هوگو_کلاوس و یا #سیس_نوتبوم. در زمان جنگ، بش ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • مترجم
    • مرور آثار یک نویسنده
    • داستان
  • نوشتن خشم است

    گفت‌وگو با الفریده یلینک

    اصلاً فکرش را می‌کردید که روزی جایزه نوبل را بگیرید؟

    نه، هرگز. البته چند سالی بود که می‌دانستم اسمم جزو لیست‌هایی است، اما هیچ‌وقت جدی رویش حساب نکرده بودم. تازه دعا کرده بودم که جایزه به من تعلق نگیرد، چون از این می‌ترسم که حداقل برای مدت زمانی از زندگی منزوی‌ام، که دوستش دارم، بیرون کشیده شوم. من از اجتماع بی‌اندازه وحشت دارم و امیدوارم که به من اجازه داده شود در خلوت خود بمانم. اصلاً نمی‌خواهم دیده شوم. البته فکر می‌کردم که اگر قرار باشد یک اتریشی جایزه نوبل را بگیرد، #پتر_هاندکه خیلی بیشتر از من استحقاقش را می‌داشت.

    اما امسال از قبل معلوم بود که قرار است جایزه به ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • جاودانه نوشتن

    گفت‌وگو با الفریده یلینک

    چطور شد که نویسنده شدید؟ چه کسی الهام‌بخش شما بود؟

    همان‌طور که خیلی از نویسنده‌های دیگر می‌گویند از طرفی همه‌ی کاری که از بچگی می‌کردم خواندن کتاب بود، من گوشه‌گیر بودم، و این اخلاقِ من را والدینم و محیط اطرافم تشدید می‌کردند. از طرف دیگر، هرچقدر بیشتر می‌خواندم، این شکاف مشهور را بین خودم و دنیا بیشتر حس می‌کردم. خیلی زود شروع کردم، و بعد فکر می‌کنم سعی کردم این شکاف را با چیزی پر کنم که برایم قابل دسترس و ملموس بود، و تنها چیزی که داشتم نوشتن بود. انگیزه‌ام خصوصاً در دهه‌ی 1950، وقتی گروه وین توسط نویسنده‌ای بنام اچ سی آرتمان تأسیس شد، تقویت شد. این گروه به من نشان دا ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • مرور آثار یک نویسنده