فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • غزاله به همه سیلی زد و رفت

    گفت‌وگو با جمعی از نویسندگان

    شهریار مندنی‌پور، داستان‌نویس، درباره آثار غزاله علیزاده می‌گوید:

    بهترین جمله را درباره غزاله علیزاده، گلشیری گفته که او یک سیلی به همه ما زد و رفت. داستان او هم داستان تکراری نویسنده‌های دنیاست؛ یعنی هر کس به نحوی به سمت کلمه آمده و وارد این دنیا شده، انگار نحوستی دامن‌گیرش شده است. خیلی از نویسنده‌ها را می‌شناسیم که به مرگ طبیعی نمرده‌اند و هم زندگی و هم مرگ‌شان تراژیک بوده؛ غزاله علیزاده هم یکی از این‌هاست.

    او نثر علیزاده را از پاکیزه‌ترین و منضبط‌ترین نثرهای زنان داستان‌نویس ما توصیف می‌کند و می‌گوید:

    او روی نثرش کار کرده بود و حداقل در آثارش غلط‌های نحوی و ...

    • داستان
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • نوستالژی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • نویسنده‌ی محبوب آمریکایی

    گفت‌وگو با پل استر

    در حال حاضر چه کتاب‌هایی روی میز شما هستند؟

    فقط دو کتاب؛ نسخه ویرایشی کتابخانه امریکا از «مجموعه مقالات» جیمز بالدوین و «رمان‌ها و داستان‌های نخستین». از زمان دبیرستان (با توجه به اینکه در سال ۱۹۶۵ فارغ‌التحصیل شدم) تا همین چند وقت پیش هیچ چیزی از بالدوین نخوانده بودم و چون رمانی که روی آن کار می‌کردم داستان آن در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۶۰ می‌گذرد، از روی وظیفه نگاهی به این کتاب کردم. طولی نکشید که وظیفه جای خود را به لذت، حیرت و تحسین داد. بالدوین در هر دو جبهه ادبیات داستانی و غیرداستانی نویسنده قابلی است و من جایگاه او را در میان بزرگ‌ترین‌های قرن بیستم امریکا می‌دانم.
    نه ف ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • شاعر
    • دوران زندگی
    • پرفروش
    • مرور آثار یک نویسنده
  • آخرین گفت‌وگو

    گفت‌وگو با بهمن فرزانه

    شما سال 1317 به دنیا آمده‌اید. از آن سال‌های نوجوانی، شرایط خانوادگی و تحصیل‌تان بگویید. چه شد به ایتالیا مهاجرت کردید؟

    بله من سال 1317 به دنیا آمدم؛ نه 1318 که در برخی از جاها نوشته‌اند. این‌جوری مرا یک سال کوچک‌تر کردند (می‌خندد). این‌جا به دنیا آمدم و درس خواندم. بعد در جوانی تصمیم گرفتم به خارج بروم و خُب من خیلی ایتالیا را دوست دارم. هنر دوست داشتم. به نحوی احمقانه در دانشکده‌ی معماری اسم‌نویسی کردم که هیچ ربطی به من نداشت. دیدم فایده ندارد. از آن‌جا بیرون آمدم. به مدرسه‌ی مترجمی سازمان ملل رفتم که کار خیلی مشکلی بود. مدام باید با گوشی ور می‌رفتم. آن را تمام کردم. ...

    • دوران زندگی
    • نوستالژی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • مترجم
    • مرور آثار یک نویسنده
  • جای بهمن فرزانه خالی خواهد ماند

    گفت‌وگو با جمعی از نویسندگان

    رئالیسم جادویی و مارکز را با فرزانه شناختیم
    عبدالله کوثری با اظهار تأسف از درگذشت بهمن فرزانه، با بیان این‌که او از مترجم‌های پیشگام در کار خودش بود، گفت:

    ما رئالیسم جادویی و مارکز را با ترجمه بهمن فرزانه از «صد سال تنهایی» شناختیم.

    این مترجم پیشکسوت در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد:

    من امروز با احمدرضا احمدی درباره بهمن فرزانه حرف می‌زدیم و او می‌گفت که حال بهمن فرزانه خوب نیست و پایش را هم قطع کرده‌اند. اما درباره آثارش چیزی که باید بگویم، این است که ترجمه خیلی خوب او از «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز شاخه بسیار مهمی از ادبیات آمریکای لاتین را به ما ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • مترجم
  • از ترجمه خسته شدم

    گفت‌وگو با بهمن فرزانه

    استاد شما علاوه بر ترجمه و نویسندگی، کار نقاشی هم می‌کنید؟

    نه! نقاشی‌ام خوب نیست.

    پس این تابلوهای نقاشی را که روی دیوار زده‌اید، چه کسی کشیده؟

    این چهار تابلوی نقاشی را می‌گویند که کمال الملک کشیده است، از قدیم برایم مانده است نمی‌دانم درست است یا نه!

    چطور شد استاد پس از مدت‌ها اقامت در ایتالیا به ایران بازگشتید؟

    زندگی در ایتالیا در سال‌های اخیر بسیار سخت‌تر شده، من 50 سال در این کشور زندگی کردم اما سال‌های آخر بسیار طاقت‌فرسا بود، گرانی، فساد و ناامنی مدت‌هاست در این کشور بیداد می‌کند و از دست دزدها آسایش نیست، تحمل این شرایط برایم بسیار سخت بود برای همین تص ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • پرفروش
    • دوران زندگی
    • نوستالژی
    • تفکرات و نظرات
    • مترجم
    • نویسنده
  • یک گفت‌وگوی خودمانی با بزرگ علوی

    گفت‌وگو با بزرگ علوی

    تا آنجا که یادم هست تو در سال ۱۳۲۴ درجریان تشکیل فرقه و دولت خود مختار آذربایجان به این منطقه رفته بودی و از قرار معلوم به کردستان هم سری زدی. می‌خواستم مشاهدات و نظرات خودت را در مورد این سفر بگویی.

    ببینید، قضایای آذربایجان و کردستان بدون پشتیبانی شوروی‌ها هرگز نمی‌توانست عملی بشود. اگر کسانی که در آذربایجان شوروی حکو م ت می‌کردند، مثل باقراف یا قنبر اف، که اسمشان حالا درست یادم نیست، نبودند و از آن صد در صد پشتیبانی نمی‌کردند عملی نمی‌شد. به نظر من هدف رجال آذربایجان این بود که حیطه‌ی قدرت خودشان را توسعه بدهند. برای آنها یک آذربایجان کوچک، که محدود به باکو و اطرافش ب ...

    • داستان
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده